برای کاهش فشار خون چه بخوریم؟
فشار خون بالا از ترکیبی از عوامل محیطی و ژنتیکی و برهمکنش این عوامل ناشی میشود. فشار خون بالا با افزایش مرگ و میر و خطر بیماریهای قلبی- عروقی مانند انفارکتوس میوکارد (سکته قلبی)، آنژین صدری (درد قفسه سینه)، نارسایی قلبی و سکته مغزی، بار خیرهکنندهای را در سراسر جهان بر کیفیت زندگی انسان و منابع سیستم مراقبتهای بهداشتی وارد میکند.
در ایالات متحده، فشار خون بالا شایعترین تشخیص اولیه است که سالانه 35 میلیون مراجعه به مطب سرپایی دارد. بر اساس دادههای بین سالهای 2007 تا 2010، بیش از 50 میلیارد دلار برای درمان یکی از هر سه بزرگسال 20 ساله یا بالاتر در ایالات متحده هزینه میشود که فشار خون بالا دارند و هزینهها همچنان در حال افزایش است. متأسفانه، کاهش موفقیتآمیز به اهداف توصیه شده فشار خون تنها در 53 درصد از افراد مبتلا به فشار خون بالا ثبت شده است.
مجموعه قابل توجهی از شواهد از مطالعات حیوانی، مطالعات اپیدمیولوژیک، متاآنالیزها، و کارآزماییهای تصادفیسازی شده کنترلشده نشان دادهاند که الگوهای غذایی خاص و عناصر غذایی فردی نقش برجستهای در ایجاد فشار خون بالا دارند.
تغییر در رژیم غذایی میتواند فشار خون را کاهش دهد، از پیشرفت فشار خون جلوگیری کند و خطر عوارض مرتبط با فشار خون را کاهش دهد. حتی یک تغییر کوچک به سمت پایین در توزیع فشار خون در جمعیت عمومی میتواند تأثیر قابل توجهی بر خطر بیماری قلبی- عروقی داشته باشد.
کاهش 2 میلیمتر جیوه در میانگین فشار خون دیاستولیک جمعیت میتواند منجر به کاهش 17 درصدی در شیوع فشار خون بالا، کاهش 6 درصدی در خطر بیماری عروق کرونر قلب و کاهش 15 درصدی خطر ابتلا به سکته مغزی شود.
اصلاحات رژیم غذایی به طور گسترده به عنوان یک استراتژی اصلاح سبک زندگی با پتانسیل بسیار زیاد برای جلوگیری از فشار خون بالا با هزینهای کمتر از مداخلات دارویی فعلی در نظر گرفته شده است. چنین مداخلات تاریخی موفقیتآمیزی در توصیههای غذایی حامی کاهش وزن، کاهش مصرف سدیم در رژیم غذایی و اعتدال در مصرف الکل منعکس شده است و اخیراً برای منعکس کردن اثر کاهش فشار خون مکمل پتاسیم و الگوی غذایی رژیمی بازبینی شده است.
تغییر در رژیم غذایی میتواند فشار خون را کاهش دهد، از پیشرفت فشار خون جلوگیری کند و خطر عوارض مرتبط با فشار خون را کاهش دهد. استراتژیهای غذایی برای پیشگیری از فشار خون بالا شامل کاهش مصرف سدیم، محدود کردن مصرف الکل، افزایش مصرف پتاسیم و اتخاذ یک الگوی غذایی کلی مانند رژیم غذایی DASH (رویکردهای غذایی برای توقف فشار خون بالا) یا رژیم مدیترانهای است.
الگوهای غذایی جهت کاهش فشار خون بالا
1- رژیم غذایی DASH
یکی از شناخته شدهترین استراتژیهای رژیم غذایی برای کاهش فشار خون، الگوی رویکردهای غذایی برای توقف فشار خون (DASH) است که به طور قابل توجهی فشار خون را در بین افراد دارای فشار خون طبیعی و همچنین افراد مبتلا به فشار خون بالا کاهش میدهد.
الگوی رژیم غذایی DASH که بر رژیم غذایی غنی از میوهها (سیب، گلابی، موز)، سبزیجات، غلات سبوس دار (آرد سبوسدار، نان سنگک، بلغور گندم، بلغور جوی دوسر، بلغور ذرت کامل و برنج قهوهای)، ماهی، مرغ، حبوبات، آجیل، محصولات لبنی کمچرب (شیر و ماست کم چرب)، کاهش چربی اشباع شده و کاهش چربی کل تاکید دارد.
الگوی رژیم غذایی DASH در چندین کارآزمایی تصادفی کنترل شده در جمعیتهای خاص از جمله افراد چاق مبتلا به فشار خون و افراد مبتلا دیابت نوع 2 هم به تنهایی و هم در ترکیب با سایر مداخلات سبک زندگی با نتایج ثابت مورد آزمایش قرار گرفته است.
کارآزمایی دریافت ماکرو مغذی بهینه برای جلوگیری از بیماری قلبی نشان داد که در یک الگوی غذایی شبیه DASH، جایگزینی پروتئین به جای کربوهیدرات یا جایگزینی چربی (عمدتاً چربی تک غیراشباع) به جای کربوهیدرات باعث کاهش فشار خون میشود.
2- رژیم غذایی مدیترانهای
الگوی غذایی مدیترانهای شباهتهای زیادی با الگوی غذایی DASH دارد، اما به طور کلی چربی بیشتری عمدتاً چربی غیراشباع روغن زیتون، آجیل و دانهها (معمولاً نزدیک به 40٪ انرژی روزانه) دارد.
در این رژیم غذایی از موارد زیر استفاده میشود:
1- سیبزمینی، نان، غلات کامل، ادویهجات، آجیل، دانهها، حبوبات و ماهی
2- پنیر، ماست، مرغ، تخممرغ و گوشت پرندگان
از طرف دیگر در این رژیم غذایی مصرف گوشت قرمز حداقل ممکن و خوراکی های شیرین و شیرین کنندهها ممنوع است.
در یک مطالعه اثرات الگوی رژیم غذایی مدیترانهای با روغن زیتون یا آجیل فوق بکر در مقایسه با الگوی غذایی کمچرب بر بیماریهای قلبی- عروقی و فشار خون در بین 772 نفر زن و مرد 55 تا 80 ساله بررسی شد. در مقایسه با رژیم کمچرب، میانگین تغییرات خالص در رژیم غذایی مدیترانهای با گروه روغن زیتون و رژیم مدیترانهای با آجیل به ترتیب 9/5- میلیمتر جیوه و 1/7- میلیمتر جیوه برای فشار خون سیستولیک بود.
اخیراً یک مرور سیستماتیک از الگوهای غذایی مدیترانهای و عوامل خطر قلبی- عروقی شامل پنج کارآزمایی که فشار خون را گزارش می کردند انجام شد، با این حال ناهمگونی بین کارآزماییها مانع از ادغام نتایج در این مطالعه شد. کاهش قابل توجهی در فشار خون در سه مورد از پنج کارآزمایی برای فشار خون سیستولیک و دیاستولیک وجود داشت. هرچند شواهد به طور کلی محدود است اما نشان دهنده اثر الگوی رژیم غذایی مدیترانهای برکاهش فشار خون است.
کاهش مصرف درشت مغذیها
دستکاری درشت مغذیها از جمله پروتئین، چربی و کربوهیدراتها، سنگ بنای استراتژیهای کاهش وزن و بهبود نمایه کلسترول برای سالها بوده است. شواهدی که نشان میدهد درشت مغذیهای خاص نیز در کاهش فشار خون مؤثر هستند، کاملاً قوی است. بزرگترین شواهد برای تأثیر هر گونه درشت مغذی ها بر فشار خون مربوط به پروتئین است.
1- پروتئین
مطالعات مختلف مشاهدهای و کارآزماییهای تصادفیسازیشده کنترلشده نشان دادهاند که مصرف مکملهای پروتئینی (مانند پروتئین تخم مرغ، پروتئین شیر، پروتئین سویا، پروتئین نخود یا آب پنیر) یا جایگزینی پروتئین به جای چربی یا کربوهیدرات در یک رژیم غذایی ایزوکالری منجر به کاهش فشار خون میشود. مطالعات مشاهدهای رابطه معکوس قوی و ثابتی را بین پروتئین رژیم غذایی و فشار خون نشان دادهاند.
در سال 2010، یک بررسی سیستماتیک از پروتئین رژیم غذایی و فشار خون، 26 مطالعه مشاهدهای را شناسایی کرد که این رابطه را با استفاده از روشهای ارزیابی رژیم غذایی و یا نشانگرهای زیستی دریافت پروتئین مورد بررسی قرار دادند. مطالعات مقطعی که مصرف پروتئین را از طریق پرسشنامههای غذایی یا مصاحبه ارزیابی کردند، تمایل به نشان دادن یک ارتباط معکوس ضعیف داشتند، در حالی که اکثر مطالعات آیندهنگر هیچ ارتباطی را شناسایی نکردند.
در میان مطالعات مشاهدهای که شامل نشانگر زیستی مصرف پروتئین بود ارتباط معکوس قویتر و ثابتتری با فشار خون وجود داشت. کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده بزرگ دیگری از مکملهای پروتئین منتشر شده است که به شدت از رابطه معکوس بین پروتئین رژیم غذایی و فشار خون حمایت میکند.
در یک کارآزمایی بالینی تصادفی گروهی موازی 4 هفتهای بر روی اثرات مکمل پروتئین بر فشار خون، 60 گرم پروتئین در روز (30٪ پروتئین تخم مرغ، 30٪ پروتئین شیر، 20٪ پروتئین سویا، 20٪ پروتئین نخود) فشار خون سیستولیک را 4.9 میلیمتر جیوه و فشار خون دیاستولیک را 2.7 میلیمتر جیوه را در مقایسه با 60 گرم در روز مالتودکسترین، در بین 99 مرد و زن دارای اضافه وزن مبتلا به فشار خون، پیش از فشار خون یا مرحله اول فشار خون درمان نشده کاهش داد.
در مطالعه پروتئین و فشار خون، یک کارآزمایی متقاطع تصادفی دوسوکور بین 352 بزرگسال مبتلا به پیش فشار خون یا فشار خون بالا، شرکتکنندگان به دستههای مصرف روزانه 40 گرم مکمل پروتئین سویا، مکمل پروتئین شیر یا مکمل کربوهیدرات برای 8 هفته اختصاص یافتند.
مکملهای پروتئین سویا و شیر فشار خون سیستولیک را به ترتیب 2 میلیمتر جیوه و 2.3 میلی متر جیوه کاهش دادند. فشار خون دیاستولیک نیز کاهش یافت، اما از نظر آماری معنیدار نبود و تفاوتی در کاهش فشار خون با توجه به نوع مکمل پروتئین مشاهده نشد.
این مطالعات، اثر ثابت مکملهای پروتئینی را بر فشار خون نشان دادهاند، اما دادههای طولانیمدت از کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده بسیار کم هستند.
یک کارآزمایی 2 ساله دوسوکورکنترل شده با پلاسبو با طراحی موازی که اثرات مکمل پروتئین آب پنیر بر فشار خون را در مقایسه با کربوهیدرات در 219 زن بین 70 تا 80 سال بررسی میکند، انجام شد. میانگین تفاوتهای خالص برآورد شده در دریافت پروتئین و کربوهیدرات نسبت به گروه شاهد18 و 22- گرم در روز در سال اول و 22 و 18- گرم در روز در سال دوم بود. تفاوت معنیداری در فشار خون بین گروهها مشاهده نشد.
این کارآزمایی با کارآزماییهای کوتاهمدت اخیر چندان قابل مقایسه نیست، زیرا دوز مکملهای پروتئین (و کنترل کربوهیدرات) بسیار کمتر (به طور متوسط 20 گرم در روز در مقایسه با 40 یا 60 گرم در روز) بود. بیش از نیمی از شرکتکنندگان داروهای ضد فشار خون را به طور همزمان مصرف می کردند و جمعیت مطالعات کاملاً متفاوت بود (زنان 70-80 ساله فقط در مطالعه اخیر).
چندین متاآنالیز اخیر و بررسیهای سیستماتیک کارآزماییهای تصادفیسازیشده و کنترلشده نیز از اثر کاهش فشار خون دریافت پروتئین در رژیم غذایی حمایت کردهاند و به نتایج مشابهی رسیدهاند. افزایش مصرف پروتئین به طور قابل توجهی باعث کاهش فشار خون در مقایسه با کربوهیدرات ها شد، اما تفاوت معنیداری در کاهش فشار خون بین منابع پروتئین حیوانی و گیاهی مشاهده نشد.
مکانیسمهای دقیق مربوط به دریافت پروتئین رژیم غذایی با فشار خون نامشخص است، اگرچه درچندین مورد عنوان شده است که افزایش دریافت پروتئین در رژیم غذایی ممکن است بر غلظت اسید آمینه پلاسما و به نوبه خود بر تنظیم فشار خون تأثیر بگذارد. به عنوان مثال سیستئین، گلوتامات، آرژنین، لوسین، تورین و تریپتوفان همگی از طریق تأثیر بر فرآیندها و متابولیتها از جمله مقاومت به انسولین، محصولات نهایی گلیکوزیشن پیشرفته، استرس اکسیداتیو، عملکرد کلیه، اکسید نیتریک، فراهمی زیستی و سیستم رنین-آنژیوتانسین آلدوسترون اثرات کاهش فشار خون دارند.
ال-آرژنین به طور خاص در کاهش فشار خون به عنوان سوبسترای نیتریک اکسید سنتاز نقش دارد و شواهد حاصل از آزمایشات مکمل نقش بالقوه این اسید آمینه را نشان میدهد. علیرغم فقدان یک مکانیسم واضح، کارآزماییهای بالینی شواهد ثابتی از ایمنی و اثربخشی مکملهای پروتئینی در رژیم غذایی نشان دادهاند، به طوری که ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی باید به بیماران مبتلا به فشار خون، پیش از فشار خون یا مرحله اول درمان نشده توصیه کنند تا کربوهیدراتها را با پروتئین – به عنوان یک استراتژی غذایی برای پیشگیری و درمان فشار خون بالا- جایگزین کنند.
2- چربیها
با توجه به سابقه طولانی فرضیه رژیم غذایی- قلب، چربیهای رژیم غذایی نیز در زمینه فشار خون و فشار خون مورد بررسی قرار گرفتهاند. تحقیقات نشان داده است که مصرف مکمل امگا 3 و امگا 6 میتواند موجب کاهش فشار خون گردد. یک مطالعه نشان داد که جایگزینی جزئی کربوهیدرات با چربی رژیم غذایی (37 درصد انرژی روزانه از چربی کل با 21 درصد از چربی تک غیراشباع)، عمدتاً روغن زیتون و کانولا، فشار خون سیستولیک را 2.9 میلیمتر جیوه کاهش میدهد.
یک متاآنالیز اخیر که تأثیر چربیهای تک غیراشباع را بر فشار خون بررسی میکند، شامل 9 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده رژیمهای غذایی با چربیهای تک غیراشباع بالا بود و به این نتیجه رسید که میانگین تغییر خالص فشار خون سیستولیک 2.26- میلیمتر جیوه و فشار خون دیاستولیک 1.15- میلیمتر جیوه بود. کاهش فشار خون در بین شرکتکنندگانی که در این رژیمها تخصیص داده شده بودند به طور قابل توجهی بیشتر از افرادی بود که به رژیمهای کنترل اختصاص داده شده بودند.
شواهدی مبنی بر تأثیر چربیهای امگا 3 از روغن ماهی بر فشار خون نیز به طور کلی با حداقل پنج متاآنالیز که کاهش آماری قابلتوجهی را در فشار خون یافتند مطابقت دارد. جدیدترین این تحلیلها منحصراً بر روی مکملهای روغن ماهی متمرکز بود و شامل 17 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده، با مجموع 1524 شرکتکننده بود. نویسندگان کاهش آماری معنیداری را در فشار خون سیستولیک و دیاستولیک (به ترتیب 2.56- و 1.47- میلیمتر جیوه) در میان 8 کارآزمایی شامل شرکتکنندگان مبتلا به فشار خون بالا یافتند اما کاهش غیر قابل توجهی در فشار خون سیستولیک و دیاستولیک در بین 9 مطالعه که شامل فشار خون طبیعی بودند مشاهده شد.
شرکتکنندگان دو متاآنالیز که منحصراً بر تأثیر مکملهای روغن ماهی بر فشار خون در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 متمرکز بودند، یافتههای متناقضی داشتند.
کاهش مصرف ریز مغذیها
1- سدیم
سدیم در میان اکثر غذاها و نوشیدنیها در همه جا وجود دارد. بنابراین مقدار سدیم دریافتی در میان یک جمعیت در درجه اول توسط یک تعامل پیچیده از بافت فرهنگی و عادات غذایی دیکته میشود. سدیم یک جزء شیمیایی اصلی در نمک خوراکی رایج است، اما تنها 11 درصد از سدیم دریافتی در ایالات متحده به نمک اضافه شده در طول پخت و پز یا سر سفره نسبت داده میشود.
در مقابل، اکثریت از غذاهای فرآوری شده به دست میآیند. متوسط مصرف روزانه سدیم گزارش شده برای آمریکاییهای 2 ساله و بالاتر 3.6 گرم (معادل تقریباً 9.4 گرم نمک در روز به عنوان کلرید سدیم) است. این سطوح بیش از 2 گرم در روز (معادل 5 گرم در روز نمک) توصیه شده توسط سازمان بهداشت جهانی (WHO) یا 2.3 گرم در روز توصیه شده توسط موسسه پزشکی (IOM) به عنوان سطح بالای مصرف قابل تحمل است.
برای بهبود کنترل فشار خون، انجمن فشار خون آمریکا (ASH) و دستورالعملهای غذایی سال 2010 برای آمریکاییها کاهش مصرف سدیم را به میزان کمتر از 2300 میلیگرم در روز در جمعیت عمومی و میزان کمتر از 1500 میلیگرم در روز برای جمعیتهای مستعد حساسیت به نمک شامل آمریکاییهای آفریقایی تبار، افراد میانسال و مسن، افراد مبتلا به فشار خون بالا، دیابت یا بیماری مزمن کلیوی توصیه کردند.
با این حال، دشواری قابل توجهی در دستیابی به این کاهش سدیم در رژیم غذایی وجود دارد. علاوه بر این، احتمال نابرابر پایبندی به کاهش سدیم رژیم غذایی با توجه به جنسیت و نژاد وجود دارد که توسط مطالعات با استفاده از دفع سدیم به عنوان شاخصی از دریافت سدیم پیشنهاد شده است.
این باعث میشود که بسیاری از استراتژیهای غلبه سدیم غذایی مشتق شده از غذاهای فرآوری شده استفاده کنند که با آن کاهش سدیم ممکن است انجام شود. سازمانهایی مانند انجمن قلب آمریکا (AHA)، انجمن پزشکی آمریکا (AMA)، انجمن سلامت عمومی آمریکا (APHA) و IOM از الزامات حمایت شده دولت برای تولیدکنندگان مواد غذایی برای کاهش محتوای نمک به صورت تدریجی در طی 5 تا 10 سال حمایت میکنند.
شواهدی مبنی بر ارتباط مثبت سدیم و فشار خون در رژیم غذایی قوی و ثابت است و نتایج حاصل از تعداد زیادی کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده را شامل میشود. در برخی مطالعات اثرات رژیم غذایی DASH در مقایسه با رژیم غذایی معمول آمریکایی با 3.6 گرم در روز، 2.3 گرم در روز و 1.2 گرم در روز سدیم بررسی و نتایج کاهش تدریجی فشار خون را نشان دادند. یک متاآنالیز اخیر از 37 کارآزمایی تصادفیسازیشده و کنترلشده نیز رابطه قوی و ثابتی را که بین سدیم رژیم غذایی و فشار خون مشاهده شده است، نشان میدهد.
برخی از شواهد همچنین هدف قرار دادن کاهش سدیم به کمتر از 1.5 گرم در روز را در میان افرادی که ممکن است به طور ویژه به سدیم حساس باشند، پیشنهاد کردهاند. مطالعات با رویدادهای بالینی به عنوان پیامد بسیار کم و دارای کیفیت متناقض بودند و به این نتیجه رسیدند که کاهش مصرف سدیم به کمتر از 2.3 گرم در روز باعث افزایش یا کاهش خطر بیماری قلبی، سکته مغزی یا مرگ و میر ناشی از همه علل به طور کلی میشود و خطر بالاتری برای پیامدهای نامطلوب سلامتی در میان افراد با نارسایی قلبی که در اواسط تا اواخر مرحله درمانهای پزشکی تهاجمی دریافت میکنند نشان میدهد.
مطابق با این نتیجهگیریها، یک متاآنالیز مطالعات کوتاهمدت نشان داد که بهطور متوسط2 هفته محدودیت سدیم در رژیم غذایی کمتر از 1.5 گرم در روز باعث افزایش رنین، آلدوسترون، کاتکول آمینها و لیپیدها شد. در مخالفت با نتایج گزارش IOM، AHA در سال 2012 شواهد بیشتری در حمایت از توصیههای کاهش سدیم انجمن قلب آمریکا را منتشر و پیشنهاد شد که توصیه هایی برای کاهش سدیم به 1.5 گرم در روز در بر اساس شواهدی مبنی بر بهبود کاهش فشار خون، جمعیت های خاص باید ادامه داشته باشند.
2- پتاسیم
مصرف مکمل پتاسیم فشار خون را به طور قابل توجهی در بیماران مبتلا به فشار خون بالا با رژیم غذایی غنی از نمک کاهش میدهد. ASH و IOM دریافت روزانه 4.7 گرم پتاسیم را به عنوان یک رویکرد رژیم غذایی برای کاهش فشار خون توصیه میکنند. بر اساس تخمینهای مطالعهای افزایش 0.6 گرم در روز در دریافت پتاسیم منجر به کاهش 1.0 میلیمتر جیوه در فشار خون سیستولیک میشود و با مصرف روزانه 51 میلیمول مکمل پتاسیم (تقریباً 2 گرم) مطابقت دارد که به ترتیب منجر به کاهش فشار خون سیستولیک و دیاستولیک به میزان 3.3 و 2.1 میلیمتر جیوه میشود.
پاسخ فشار خون به مداخلات غذایی پتاسیم در جمعیت های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. بزرگترین مطالعه کنترل شده تغذیه کنترل شده در مورد اثرات مکمل پتاسیم بر فشار خون در میان بزرگسالان چینی انجام شد و کاهش قابل توجهی در فشار خون را نشان داد که پس از میانگین 4.5 سال قابل تکرار بود.
به نظر میرسد تغییرات در فشار خون پایه بر پاسخ به مکمل پتاسیم تأثیر میگذارد. افزایش دریافت پتاسیم، فشار خون را در افراد مبتلا به فشار خون بیش از افراد غیرمبتلا به فشار خون کاهش میدهد. برخی از مطالعات همچنین نشان دادهاند که فشار خون در آمریکاییهای آفریقاییتبار ممکن است به طور خاص تحت تأثیر مصرف یا کمبود پتاسیم باشد. آمریکاییهای آفریقایی تبار در درجات کمتری از کمبود پتاسیم، فشار خون بالاتری دارند و هنگامی که بدن مملو از پتاسیم است کاهش فشار خون بیشتری را به ویژه در زمینه مصرف زیاد نمک نشان میدهند.
در یک مطالعه مقطعی بر روی 3303 شرکتکننده، فشار خون در آمریکاییهای آفریقاییتبار نسبت به غیرآفریقاییآمریکاییها برای هر مقدار معین نسبت سدیم به پتاسیم ادرار بالاتر بود و مردان افزایش بیشتری در فشار خون دیاستولیک به ازای هر 3 واحد افزایش نسبت سدیم به پتاسیم در ادرار نسبت به زنان داشتند.
توضیحات زیادی برای روشن کردن اثر کاهش فشار خون افزایش پتاسیم رژیم غذایی از جمله کاهش انقباض ماهیچه صاف عروق با تغییر پتانسیل غشایی یا بازگرداندن شل شدن عروق وابسته به اندوتلیوم ارائه شده است.
از سوی دیگرنارسایی کلیه در انطباق با رژیم غذایی کمپتاسیم با احتباس سدیم نامنظم و ایجاد فشار خون بالا مرتبط است. فراوانی یون داخل کلیوی و فعالیت هورمونی به عنوان واسطههای بالقوه اثرات پتاسیم شناسایی شده است. اثر تنظیم پتاسیم فعالیت کانال یونی به شدت تحت تاثیر سیستمهای هورمونی قرار میگیرد که سیستم رنین-آنژیوتانسین-آلدوسترون در میان آنها مهم است. علاوه بر این، تغییرات ژنتیکی در سیستم رنین-آنژیوتانسین-آلدوسترون نقش مهمی در تعیین پاسخهای فشار خون فردی به دریافت پتاسیم در رژیم غذایی دارد.
3- منیزیم و پتاسیم
منیزیم دومین کاتیون درونسلولی فراوان در انسان است و تکمیل رژیم غذایی عموماً با جذب روده کوچک تسهیل میشود. تامین منیزیم بدن با در دسترس بودن گسترده مواد غذایی با غلظت بالای منیزیم، از جمله سبزیجات برگدار (مانند اسفناج، کلم پیچ و کلم)، آجیل (گردو، پسته، بادام درختی، بادام هندی و بادام زمینی)، غلات کامل (گندم و جو)، میوهها (سیب، موز، آووکادو) و حبوبات (لوبیا قرمز و سیاه، برنج قهوهای و جوی دوسر) امکان پذیر است. منیزیم با غلظت مناسب را میتوان با مکملهای خوراکی منیزیم که منیزیم سیترات بیشترین فراهمی زیستی را دارد، انجام داد.
منیزیم به عنوان یک ضد فشار خون بالقوه در رژیم غذایی در مطالعات متعدد مورد بررسی قرار گرفته است. با این حال، بسیاری از مطالعات در یافتن اثر منیزیم بر فشار خون شکست خوردهاند. در یک ارزیابی از 41541 زن دریافت منیزیم بالاتر از 0.35 گرم در روز نشان داد که فشار خون 1.3-/1- میلیمتر جیوه در مقایسه با دریافت کمتر از 0.2گرم در روز کاهش یافته است.
دلگرمکنندهتر نتایج مکملهای منیزیم با اثرات وابسته به دوز بیشتر در مکملهای بیش از 370 میلیگرم در روز است که فشار خون سیستولیک و دیاستولیک را به ترتیب 3 تا 4 میلیمتر جیوه و 2 تا 3 میلیمتر جیوه کاهش میدهند. در مقایسه با افرادی که از نمک معمولی به عنوان چاشنی استفاده میکنند، مصرف نمک متشکل از 50 درصد کلرید سدیم، 25 درصد کلرید پتاسیم و 25 درصد منیزیم آمونیوم کلرید پتاسیم، منجر به کاهش قابل توجه فشار خون در طی 8 هفته شد.
پتاسیم نیز یکی از مهمترین عناصر در سلولهای بدن است که در ارتباطات بین سلولی و حفظ حجم مایعات سلولی نقش دارد. پتاسیم نیز همانند منیزیم، در کاهش مقاومت عروق در برابر جریان خون و القای اثرات گشادکنندگی عروقی، به کاهش فشار خون کمک میکند. براساس مطالعات انجامگرفته، پتاسیم میتواند در کاهش فشار حون سیستولیک بین 5 تا 6 میلیمتر جیوه و کاهش فشار خون دیاستولیک در حدود 2 الی 3 میلیمتر جیوه نقش ایفا کند.
سایر عوامل غذایی
1- الکل
به خوبی ثابت شده است که مصرف بیش از حد الکل با افزایش فشار خون و ایجاد فشار خون بالا همراه است در یک متاآنالیز در سال 2001 از 15 کارآزمایی تصادفی کنترل شده مداخلات کاهش الکل یک رابطه دوز-پاسخ بین کاهش الکل و کاهش فشار خون گزارش شده است. کاهش متوسط 67 درصدی در مصرف الکل منجر به کاهش قابل توجه فشار خون سیستولیک و دیاستولیک به ترتیب به 3.3 و 2.0 میلیمتر جیوه شد.
در یک تجزیه و تحلیل از نظرسنجی ملی سلامت و تغذیه که شامل بزرگسالان 20 تا 84 ساله بدون بیماری قلبی- عروقی و فشار خون بالا بود، مصرف الکل بالاتر از دستورالعملهای توصیه شده (بیش از 2 نوشیدنی در روز در مردان و 1 نوشیدنی در هر روز در زنان) با فشار خون سیستولیک بالاتر در مردان و زنان مرتبط بود. مطالعات کوهورت مشاهدهای و مقطعی، ارتباط خطی،J شکل یا آستانهای را بین مصرف الکل و فشار خون گزارش کردهاند.
علاوه بر این، رابطه بین مصرف الکل و فشار خون ممکن است بر اساس جنسیت، نژاد، قومیت، یا وجود بیماریهای همراه متفاوت باشد. بنابراین توصیهها ممکن است برای همه زیر گروههای جمعیت مناسب نباشد. در مطالعه دیگری 28848 زن و 13455 مرد را که فاقد بیماری قلبی- عروقی و فشار خون بالا بودند دنبال کردند و دریافتند که مصرف کم تا متوسط الکل خطر ابتلا به فشار خون را در زنان کاهش میدهد و این خطر را در مردان افزایش میدهد. مصرف الکل چهار بار یا بیشتر در روز در زنان با فشار خون بالا همراه بود، در حالی که مصرف تنها یک یا چند نوشیدنی در روز در مردان با خطر فشار خون بالا همراه بود.
مطالعه خطر آترواسکلروز در جوامع (ARIC) نشان داد که مصرف متوسط الکل در بین سیاهپوستان در مقایسه با سفیدپوستان با افزایش خطر ابتلا به فشار خون همراه است. در مطالعه دلایل تفاوتهای جغرافیایی و نژادی در سکته مغزی(REGARDS) یک گروه ملی از سیاهپوستان و سفیدپوستان، مصرف زیاد الکل به طور قابلتوجهی با افزایش فشار خون سیستولیک و شیوع بالاتر فشار خون بالا مرتبط بود. ارتباط بین مصرف الکل و فشار خون بالا در بین افراد مبتلا به دیابت قویتر از افراد بدون دیابت بود.
2- فیبر
فیبر غذایی شامل اجزای محلول و نامحلول غذای گیاهان غیرقابل هضم مانند کنگر فرنگی، کلم بروکسل، نارگیل، توت فرنگی و غیره است. دستورالعملهای رژیم غذایی ایالات متحده 25 تا 30 گرم فیبر در روز از غذاها را توصیه میکند. با این حال، مصرف فیبر در ایالات متحده و بسیاری از کشورهای غربی دیگر تنها نصف آن و 15 گرم در روز است.
شواهد قوی وجود دارد مبنی بر اینکه فیبر رژیمی کلسترول و به طور بالقوه خطر بیماری قلبی را کاهش میدهد، اما شواهدی برای حمایت از ارتباط با فشار خون بالا برای تأیید هر گونه توصیه کافی نیست. گزارش شده است که مصرف فیبر و فشار خون رابطه معکوس دارند. یک کارآزمایی تصادفی کنترل شده روی 110 بزرگسال برای تعیین اثربخشی فیبر محلول در آب انجام شد. شرکتکنندگان به طور تصادفی به مدت 12 هفته به یک رژیم غذایی با فیبر بالا یا کم تقسیم شدند. اگرچه تغییر خالص فشار خون بین دو رژیم غذایی از نظر آماری معنیدار نبود، میانگین فشار خون سیستولیک و دیاستولیک در گروه فیبر بالا به ترتیب به میزان 3.4 و 2.2 میلیمتر جیوه کاهش یافت.
در یک متاآنالیز جامع از 25 کارآزمایی تصادفی کنترل شده که روی 1477 نفر انجام شدگزارش شد که مصرف فیبر باعث کاهش متوسط فشار خون دیاستولیک (1.65- میلی متر جیوه) شد، اما هیچ ارتباطی با فشار خون سیستولیک نداشت. مصرف فیبر ممکن است تأثیر بیشتری بر فشار خون در افراد مبتلا به فشار خون داشته باشد. در آنالیزهای زیرگروهی شامل پنج کارآزمایی انجام شده در میان افراد مبتلا به فشار خون بالا، مصرف فیبر به طور قابل توجهی فشار خون سیستولیک و دیاستولیک را به ترتیب 5.95 و 4.20 میلیمتر جیوه کاهش داد.
نتیجهگیری
رویکردهای غذایی برای اصلاح فشار خون باید یک استراتژی مهم برای ارتقای سلامت قلب و عروق باشد. مقالات گستردهای وجود دارد که نشان میدهد چندین مؤلفه غذایی فردی و چندین الگوی غذایی بر فشار خون تأثیر میگذارد. قویترین شواهد برای کاهش فشار خون یا جلوگیری از فشار خون بالا از طریق مداخله غذایی شامل اتخاذ یک الگوی غذایی مانند رژیم غذایی DASH یا رژیم مدیترانهای، مصرف کمتر چربی اشباع شده و چربی کل، دریافت مقدار زیادی پتاسیم، محدود کردن میزان سدیم در رژیم غذایی و محدود کردن مصرف الکل است.
این احتمال وجود دارد که سایر عوامل غذایی مانند منیزیم و فیبر نیز بر فشار خون تأثیر بگذارند، اما شواهد فعلی برای حمایت از توصیه آنها ثابت نشده است. تحقیقات بیشتری که شامل زیر گروههای جمعیتی است و نقش سایر عوامل مغذی، غذاهای کاربردی و الگوهای غذایی در پیشگیری از فشار خون بالا را بررسی میکند، ضروری است. مداخلات مؤثر بالینی و بهداشت عمومی که شامل تغییرات رفتار فردی است و منجر به تغییرات پایدار در رژیم غذایی و تغییرات محیطی میشود و دسترسی بیشتر به انتخابهای غذایی سالم را تشویق و ترویج میکند نیز مورد نیاز است.
نویسنده: دکتر مهرنوش گرشاسبی (دکترای تخصصی گیاهان داروئی)
ویرایش شده توسط: دکتر علیرضا ولیزاده (دکترای تخصصی نانوتکنولوژی پزشکی)
مرجع:
- Bazzano, Lydia A., Torrance Green, Teresa N. Harrison, and Kristi Reynolds. “Dietary approaches to prevent hypertension.” Current hypertension reports15 (2013): 694-702.
- Go, Alan S., Dariush Mozaffarian, Véronique L. Roger, Emelia J. Benjamin, Jarett D. Berry, William B. Borden, Dawn M. Bravata et al. “Heart disease and stroke statistics—2013 update: a report from the American Heart Association.” Circulation127, no. 1 (2013): e6-e245.
- Estruch, Ramon, Miguel Angel Martínez-González, Dolores Corella, Jordi Salas-Salvadó, Valentina Ruiz-Gutiérrez, María Isabel Covas, Miguel Fiol et al. “Effects of a Mediterranean-style diet on cardiovascular risk factors: a randomized trial.” Annals of internal medicine145, no. 1 (2006): 1-11.
- Altorf–van der Kuil, Wieke, Marielle F. Engberink, Elizabeth J. Brink, Marleen A. van Baak, Stephan JL Bakker, Gerjan Navis, Pieter van’t Veer, and Johanna M. Geleijnse. “Dietary protein and blood pressure: a systematic review.” PloS one5, no. 8 (2010): e12102.
- Hall, Wendy L. “Dietary saturated and unsaturated fats as determinants of blood pressure and vascular function.” Nutrition research reviews22, no. 1 (2009): 18-38.
قوانین ارسال دیدگاه در سایت.