عوارض یائسگی روی پوست | ایا یائسگی باعث پیری می شود؟

یائسگی یک فرآیند طبیعی است که در زنان میانسال رخ میدهد و نشاندهنده اتمام دوره باروری و پایان ظرفیت باروری جنس ماده است. این فرآیند عموماً در سنین 45 تا 56 سالگی رخ میدهد و منجر به کاهش هورمون استروژن و تغییرات ۲واسطه در بدن میشود.
در این مقاله به یائسگی و تغییرات پوستی خواهم پرداخت. همچنین به تاثیر درمان هورمونی در دست یافتن به سطح بهینه محتوای کلاژن در زنان یائسه میپردازیم. یک ارتباط قوی بین از دست دادن کلاژن پوست و کمبود استروژن به دلیل یائسگی وجود دارد.
تغییرات فیزیولوژیکی در یائسگی
یائسگی به یک رویداد فیزیولوژیکی اشاره دارد که به طور طبیعی در زنان میانسال رخ داده و نشان دهنده اتمام دوره باروری و پایان ظرفیت باروری جنس ماده است.
از نظر ریشهشناسی، اصطلاح «یائسگی» از دو کلمه یونانی به معنای ماه (menos) و پایان (pausos) گرفته شده است. بدین ترتیب به عنوان توقف دائمی و غیر قابل برگشت قاعدگی ناشی از کاهش فعالیت فولیکول تخمدان تعریف شده است.
یائسگی به طور متوسط در سن 51 سالگی رخ میدهد، اما در بین زنان مختلف از 45 تا 56 سالگی متغیر است.
زنان بارور قاعدگیهای منظم و قابل پیشبینی را طی فعالیت طبیعی چرخهای تخمدان تجربه میکنند. این چرخه تا فرارسیدن آخرین قاعدگی تکرار میشود.
پیری تخمدان و در نتیجه یائسگی منجر به کاهش تعداد فولیکولهای تخمدان میشود که در نتیجه آن کاهش سنتز هورمونی به نام استرادیول رخ میدهد.
به دنبال آن، مکانیسمی وارد عمل میشود که منجر به ترشح هورمون محرک فولیکولی بیشتر توسط غده هیپوفیز میشود. تقش این هورمون تحریک عملکرد تخمدان است.
در همین حال، سطح استرادیول به کاهش ادامه میدهد تا زمانی که میزان آن برای تحریک تکثیر آندومتر (لایهای پوششی است که سطح داخلی رحم را میپوشاند)، بسیار پایین باشد و در نتیجه قاعدگی متوقف میشود.
ترشح هورمون گنادوتروپین به نوبه خود استرومای تخمدان را تحریک میکند تا تحت استروئیدوژنز (فرآیندی است که طی آن هورمونهای استروئیدی از کلسترول سنتز میشود) قرار گرفته و آندروستندیون که پیشساز هورمون آندروژن است را تشکیل دهند. این هورمون سپس طی فرآیندی به نام آروماتیزاسیون که عمدتاً در بافت عضلانی و چربی رخ میدهد، به هورمون استرون تبدیل میشود. استرون، استروژن موجود در زنان یائسه است.
ازآنجاییکه استرون دارای فعالیت کمتری نسبت به استرادیول (استروژن زنان قبل از یائسگی) است، سطح استروژن فعال در بدن کاهش مییابد. بنابراین، دوران قبل از یائسگی با کاهش تولید استرادیول، افزایش در سطح هورمون محرک فولیکول و هورمون لوتئینه کننده و افزایش سنتز استرون همراه است.
در یک چرخه قاعدگی معمولی، جسم زرد که یک توده سلولی موقتی در تخمدان زنان بارور است، هورمون پروژسترون تولید میکند که آندومتر را به مرحله ترشحی خود تبدیل کرده و با عملکرد استروژن برخی بافتها مخالفت میکند. یائسگی با چرخههای عدم تخمکگذاری مشخص میشود که در طی آن جسم زرد تولید نمیشود و در نتیجه سنتز پروژسترون متوقف میشود.
در طول دوران پیش از یائسگی، کاهش سطح پروژسترون به این معنی است که استروژن بدون مخالفت است و منجر به تجمع پوشش آندومتر و در نتیجه خونریزی نامنظم میشود که مشخصه این فاز است.
این تغییرات غدد درون ریز، به ویژه کمبود استروژن، اغلب مسئول علائم و نشانههای بالینی است که بسیاری از زنان تجربه میکنند و از آن با عنوان سندرم یائسگی نام برده میشود. چنین علائمی ممکن است از ده سال قبل از یائسگی شروع شود.
علائم فوری ناشی از کاهش سطح استروژن شامل علائمی همانند گرگرفتگی و تعریق شبانه است. برخی از زنان همچنین علائم روانی مانند خستگی، افسردگی، نوسانات خلقی، از دست دادن میل جنسی، بیحالی، بیخوابی، اضطراب، تحریکپذیری و مشکلات مربوط به حافظه کوتاه مدت و تمرکز را گزارش کردهاند.
یکی از علائم نسبتا شایع دوران یائسگی، آتروفی (فلج اعصاب حرکتی عضله به طور ناگهانی به وجود میآید) اندامها، به ویژه آتروفی دستگاه ادراری-تناسلی است که به دلیل از دست دادن سریع کلاژن است که در نتیجه کمبود استروژن رخ میدهد.
آتروفی واژن اغلب با خشکی واژن و سوزش، خارش و دیسپارونی (درد هنگام انجام عمل نزدیکی) بروز پیدا میکند. آتروفی دستگاه ادراری تحتانی نیز به نوبه خود منجر به فوریت، تکرر، سوزش ادرار و بی اختیاری میشود.
علاوه بر این، کاهش کلاژن در رباطهای کاردینال و رحمی- خاجی، ممکن است باعث افتادگی رحم شود. رسوب کلاژن در غشاء میانی پوست نیز به تدریج کاهش مییابد که باعث چین و چروک و شفاف و شکننده شدن پوست شده، آن را بیشتر مستعد تروما، خونریزی و عفونت میکند.
وزن بدن در زنان یائسه افزایش مییابد و چربی عمدتاً در شکم رسوب میکند که منجر به افزایش نسبت دور کمر به دور باسن میشود.
تغییرات هورمونی همچنین ممکن است منجر به مشکلات مزمن و طولانی مدت سلامتی مانند پوکی استخوان، عوارض قلبی-عروقی و بیماری آلزایمر شود. اگرچه علائم بالینی اینگونه بیماریها برای چند سال بروز نمیکند، اما ممکن است نسبت به عوارض کوتاه مدت تأثیر بیشتری بر کیفیت زندگی و طول عمر زنان داشتهباشند.
یائسگی و تغییرات پوستی
پوست انسان یک اندام ورقه مانند است که از گروهی از سلولها با منشا جنینی متفاوت تشکیل شدهاست. این سلولها در حالت عادی به صورت یک موزاییک پیچیده در هماهنگی کامل وجود دارند.
سه عامل مهم بر پیری پوست تاثیر میگذارد:
- روند طبیعی پیری که به عنوان پیری زمانی شناخته میشود
- کاهش استروژن که معمولاً بعد از یائسگی در زنان اتفاق میافتد
- عوامل محیطی مضر مانند اشعه فرابنفش
پوست از طریق دو فرآیند اصلی پیر می شود: فرآیندهای درونی (پیری ذاتی) و بیرونی (پیری خارجی).
پیری ذاتی در بین افراد متفاوت است و به ساختار ژنتیکی بستگی دارد. نمیتوان از این نوع پیری جلوگیری کرد. در مقابل، پیری بیرونی پوست را میتوان بسته به سبک زندگی تعدیل کرد.
پیری بیرونی پوستی یک نوع پیری زودرس است که با قرار گرفتن پوست در معرض عوامل محیطی مضر مانند تغذیه نامناسب، سیگار کشیدن، قرار گرفتن در معرض نور خورشید و مصرف زیاد الکل رخ میدهد.
پیری ذاتی پوست
پیری ذاتی پوست در نتیجه کوتاه شدن تلومر رخ میدهد. تلومرها توالیهای DNA واقع در انتهای کروموزومهای یوکاریوتها هستند که از ژنوم و طول عمر سلولها محافظت میکند.
با تقسیم سلولی مکرر، تلومرها کوتاهتر میشوند و این منجر به پیری میگردد. آنزیمی که مسئول پایداری و افزایش طول تلومر است، تلومراز نام دارد. بسیاری از سلولها فاقد تلومراز هستند. اپیدرم پوست از جمله سلولهای حاوی تلومراز است.
تا به امروزهیچ درمانی برای افزایش طول عمر تلومراز طراحی نشدهاست. از آنجاییکه این آنزیم نقش کلیدی در تومورزایی دارد، نمیتوان آن را به طور ایمن دستکاری کرد.
پیری خارجی پوست
در میان عوامل متعددی که در پیری خارجی پوست نقش دارند، قرار گرفتن در معرض آفتاب مزمن مهمترین عامل به شمار میرود.
نور فرابنفش از طریق ایجاد تغییر در ساختار رشته DNA، شروع یک پاسخ التهابی و افزایش تولید کلاژناز، آنزیمی که کلاژن را تجزیه میکند، به پوست آسیب میرساند.
سلولهای آفتابسوخته دچار مرگ برنامهریزی شده سلولی میشوند، که به کمک کاسپاز 3، یکی از آنزیمهای دخیل در مرگ برنامهریزی شده سلولی، رخ میدهد.
کاسپاز 3 به عنوان یک نشانگر زیستی برای تعیین سطح صدمه ناشی از اشعه فرابنفش استفاده میشود. این نوع آسیب پوست را میتوان با استفاده از کرمهای ضد آفتاب کاهش داد.
حالتهای صورت در نتیجه حرکات ماهیچههای صورت رخ میدهد. این حرکتها باعث ایجاد شیار در زیر سطح پوست میشود و با تکرار آنها، چین و چروکهای ریز روی پوست ظاهر میشود.
همچنین سیگار کشیدن باعث تسریع روند پیری پوست شده و به آن رنگ زرد و بافت چرمی میبخشد.
اپیدرم و تغییرات آن با افزایش سن
لایه بیرونی پوست اپیدرم نامیده میشود که نازک است و از دو نوع سلول اصلی کراتینوسیت و ملانوسیت تشکیل شدهاست. کراتینوسیتها منشا اکتودرمی دارند و کلاژن تولید میکنند.
ملانوسیتها ملانین تولید میکنند و از سلولهای تاج عصبی که منشا اکتودرمی نیز دارند، به وجود میآیند. این بخش از پوست فاقد عروق است و مواد مغذی را از درم دریافت میکند.
اپیدرم بسته به نواحی بدن متشکل از چهار الی پنج لایه است.
- خارجیترین لایه، لایه شاخی نام دارد و از سلولهای مردهای تشکیل شدهاست که هسته و اندامک ندارند.
- لایه شفاف بعد از لایه شاخی قرار دارد که نیمه شفاف است و فقط در قسمتهایی از بدن که پوست ضخیم است، به ویژه کف دست و پا دیده میشود.
- لایه بعدی گرانولوزوم است. کراتینوسیتهای این لایه حاوی گرانولهای کراتوهیالین هستند. همچنین این لایه دارای اجسامی است که آن را آبگریز کرده و در نتیجه پوست را به یک مانع تبدیل میکند.
- لایه چهارم استراتوم اسپینوزوم نامیده میشود و لایهای است که در آن کراتینه شدن شروع میشود.
- عمیقترین لایه، لایه پایه نامیده میشود و سلولهای جدیدی را ایجاد میکند که هنوز در این لایه تمایز نیافتهاند.
گیرندههای استروژن در لایه سلولی پایه اپیدرم وجود دارد. با افزایش سن، اپیدرم نازک میشود. با این حال، ضخامت خارجیترین لایه اپیدرم، لایه شاخی، با افزایش سن ثابت میماند.
درم
درم در زیر اپیدرم قراردارد، لایهای که بخش عمدهای از پوست را تشکیل میدهد و اپیدرم را از بافت زیر جلدی جدا میکند. عملکرد اصلی درم عمل به عنوان یک ماتریکس سخت است که از اعصاب و عروق خونی محافظت میکند. درم از لایه پاپیلاری و رتیکولار تشکیل شدهاست.
پاپیلاهای پوستی که در درم یافت میشوند به سمت بالا به شکافهای اپیدرم میرسند. درم حاوی رگهای خونی است. مانند تمام بافت همبند، درم منشا مزودرمی دارد، اما ساختارهایی با منشاء اکتودرمی نیز دارد. مانند فولیکولهای مو و غدد عرق. علاوه بر این، درم شامل وریدها، عروق لنفاوی، اتونوم، رشتههای عصبی و سلولهای حسی است.
ماهیچههای مو و غدد پوستی نیز در این لایه عمیق پوست وجود دارد. تنها سلولهای کمی در درم یافت میشوند، ازجمله هیستوسیتها، فیبروبلاستها و ماست سلها. فیبروبلاستها کلاژن تولید میکنند. دو نوع فیبر کلاژن (٪97/5) و الاستین (٪2/5) در درم یافت میشود.
الیاف کلاژن به موازات سطح پوست قراردارند. در حالیکه الیاف الاستین یک شبکه را تشکیل میدهند. فیبرهای کلاژن مسئول انعطافپذیری درم هستند. کلاژن جزء اصلی بافت همبند است و 80 درصد از کل کلاژن بدن در درم پوست و استخوانها وجود دارد.
رگهای خونی از لایه زیر جلدی به سمت بالا به داخل درم میروند و شریانهایی را برای تغذیه کردن درم تشکیل میدهند. سپس یک شبکه مویرگی برای تأمین اپیدرم را تشکیل میدهند.
این رگهای خونی مسئول گرگرفتگی هستند که در یائسگی رخ میدهد. توسط مطالعات فوتوپلتیسموگرافی که روشی برای سنجش تغییرات حجم خون در رگهاست، نشان داده شده است که هنگامی که زنی از گرگرفتگی رنج میبرد، رفتار عروق پوستی غیرطبیعی دارد.
درم بعد از یائسگی با افزایش سن حدود 20 درصد نازک شده، سلولی میشود و عروق خود را از دست میدهد. الیاف الاستیک تکه تکه میشوند. این رفتار غیرطبیعی عروق پوستی را میتوان با “درمان جایگزینی استروژن” معکوس کرد.
ظاهر و ساختار عمومی پوست بعد از یائسگی
پوستی که دچار پیری ذاتی شدهاست، به جز چند خط اغراقآمیز، تقریباً صاف و بیعیب به نظر میرسد. با شروع یائسگی، پوست خشک میشود زیرا عملکرد غدد چربی و غدد عرق کاهش مییابد و با گذشت زمان نسبت به محرکها بیپاسخ میشوند. در نتیجه، پس از یائسگی، تغییرات متعددی در پوست رخ میدهد و ظاهر پوست ممکن است به طور قابل توجهی تغییر کند.
این رخدادها گاهی اوقات با کاهش سطح استروژن همراه است. پوست پس از یائسگی با سرعتی مشابه با کاهش توده استخوانی، به سرعت شروع به نازکتر شدن میکند. ضخامت پوست هر سال در دوره پس از یائسگی 1/13 درصد کاهش مییابد.
کاهش ضخامت را نمیتوان تنها به سن نسبت داد، بلکه به کاهش کلاژن پوست نیز مربوط میشود.
کاهش کلاژن و ضخامت پوست به صورت پوست خشک، پوسته پوسته، چروکیده و به راحتی کبود شونده منعکس میشود.
مکانیسم التهابی پیری پوست
محرکهای خارجی مانند دود سیگار و اشعه فرابنفش، همراه با محرکهای داخلی، مانند استرس روانی و تغییرات هورمونی که با یائسگی همراه است، پایانههای عصبی را وادار میکنند تا نوروپپتیدهای مختلف را در پوست آزاد کنند. این نوروپپتیدها باعث افزایش سنتز مولکولهای چسبندگی میشوند که مسئول اولین مرحله در فرآیند التهابی هستند.
مولکولهای چسبنده مونوسیتها و گرانولوسیتهای در حال گردش را قادر میسازند تا به درون درم مهاجرت کنند. این گلبولهای سفید، پروتئازها و ROS را تولید و ترشح میکنند که به نوبه خود گردش پروتئینهای درم را تغییر میدهند و همچنین به سلولهای پوست آسیب میرساند.
سلولهای آسیب دیده برای آزادسازی لوکوترین ها و پروستاگلاندینها تحریک میشوند. این مواد شیمیایی به عنوان محرک بر روی ماستسلها عمل میکنند و باعث ترشح هیستامین و فاکتور نکروز تومور سیتوکین آلفا میشوند که به نوبه خود سلولهای اندوتلیال را برای تولید مولکول چسبندگی درون سلولی-1 تحریک میکند و همچنین به آزادسازی سلکتین ها کمک میکند.
مجموعهای از سلولهای ایمنی برای مهاجرت تحریک میشوند و باعث التهاب بیشتر میشوند و این روند ادامه دارد. نتیجه نهایی عدم تعادل در تخریب و سنتز فیبرهای الاستین و کلاژن خواهد بود. از آنجایی که فیبروبلاستها در سنین بالا قادر به سنتز این الیاف نیستند، این فرآیند التهابی باعث پیری پوست و تغییر در ترکیب درم و اپیدرم، ضخامت پوست و خاصیت ارتجاعی پوست میشود.
کلاژن و یائسگی
کلاژن تا حد زیادی تحت تأثیر هورمونهای جنسی، به ویژه استروژن است که پس از یائسگی کاهش مییابد. کلاژن تمام قسمتهای بدن، از جمله پوست، پس از یائسگی به سرعت از بین میرود.
از دست دادن کلاژن که به دنبال رسیدن به سن یائسگی و نه سن تقویمی رخ میدهد، باعث شفافیت پوست و آسیبپذیر شدن آن در برابر ضربه، کبودی و عفونت میشود. در20 سال اول یائسگی، کلاژن پوست هر سال 2.1 درصد کاهش مییابد.
مکمل کلاژن درمان برای پیری پوست
پوست زنانی که درمان جایگزینی هورمون دریافت میکنند حاوی کلاژن بیشتری است. با این حال، افزایش محتوای کلاژن پوست در زنان یائسه 2 سال پس از شروع درمان با استروژن متوقف شده و مقدار کل آن ثابت میماند.
کلاژن پوست به دلیل نارسایی تخمدان در یائسگی از بین میرود که میتواند پس از 6 ماه از شروع درمان جایگزینی هورمون به سطح قبل از یائسگی برگردد. ضمن آنکه، اگر درمان زودهنگام شروع شود، از دست دادن کلاژن یا ضخامت پوست رخ نمیدهد.
با مصرف مکمل کلاژن میتوان سطح بهینه محتوای کلاژن را به دست آورد. همچنین ارتباطی بین محتوای اولیه کلاژن پوست قبل از درمان و سطح به دست آمده پس از 6 ماه درمان وجود دارد.
برای زنانی که در شروع درمان مقادیر کلاژن کمی دارند و چندین سال یائسگی را پشت سر گذاشتهاند، این درمان هم جنبه درمانی و هم پیشگیرانه خواهد داشت. از سوی دیگر، برای زنانی که به تازگی یائسگی را شروع کردهاند و محتوای کلاژن پوستشان کم نیست، درمان فقط به عنوان یک عامل پیشگیری عمل میکند و محتوای کلاژن آنها را افزایش نمیدهد.
بنابراین، محتوای کم کلاژن فقط تا میزان مشخصی قابل اصلاح است و هرگز بیش از حد اصلاح نمیشود.
جمعبندی
یک ارتباط قوی بین کمبود استروژن به دلیل یائسگی و از دست دادن کلاژن پوست وجود دارد. استفاده از استروژن بعد از یائسگی باعث افزایش محتوای کلاژن، ضخامت پوست و خاصیت ارتجاعی میشود و احتمال خشکی پوست سالخورده را کاهش میدهد. کاهش کلاژن و ضخامت پوست در زنان یائسه بیشتر از آنکه به روند طبیعی پیری مرتبط باشد، به کمبود استروژن مربوط میشود. سطح بهینه محتوای کلاژن را میتوان با درمان هورمونی به دست آورد.
منبع:
Skin connective tissue and ageingSkin connective tissue and aging
قوانین ارسال دیدگاه در سایت.